اپلیکیشن آموزشی
سامانه مدیریت یادگیری
اپلیکیشن مدرسه
نرم افزار و سامانه آموزشی

تست

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

ه جهت بررسی موضوع فوق گفت و گو کردیم با فریدون برکشلی، مدیر گروه مطالعات انرژی وین، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

درست می فرمایید. طی چند دهه اخیر زیر ساخت های بخش نفت و گاز در کشور آسیب های جدی دیده اند. تولید قابل دوام نفت خام ایران در ۱۹۷۸ حدود ۵/۷ میلیون بشکه در روز بود. در سال های بعد، مدتی بر پایه اصول دیپلماسی نفتی ایران، تولید نفت را کاهش داوطلبانه پیدا کرد و به ۳/۴ میلیون بشکه در روز تنزل پیدا کرد. اما متعاقبا جنگ تحمیلی صدام، ضربات مهلکی بر کل چرخه صنایع نفت و پتروشیمی وارد کرد. آن طور که در مقاطعی تولید نفت خام ایران تا حدود ۱/۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. پتروشیمی ها هم آسیب هایجدی دیدند. البته در آن سال ها، بخش گاز هنوز نقش مهمی در سبد مصرف و تولید انرژی کشور نداشت.

البته این را هم توجه کنیم که پیش از شروع جنگ، پرزیدنت کارتر، به دنبال اشغال سفارت امریکا در تهران، صنعت نفت ایران را تحت تحریم قرار داد. بر اساس این رژیم های تحریمی هرگونه سرمایه گذاری بیش از ۲۰ میلیون دلار در ایران ممنوع شد. این یعنی عملا سرمایه گذاری خارجی در ایران نا ممکن شد. بدیهی است که صنعت نفت، بدون دسترسی به سرمایه گذاری و فن آوری به هنگام و روزآمد بین المللی، از رشد باز می ماند. هدف امریکا هم همین بود. امریکا، ممتازترین و قدرتمندترین بخش اقتصادی ایران را هدف قرار داد. در حقیقت، حالا بیش از چهار دهه است که در صنعت نفت سرمایه گذاری به روزی انجام نشده است. البته این محدودیت در بخش بالادست، چشمگیر است. در بخش پایین دستی، به یمن تخصص های داخلی شرایط بهتر است. اما از استانداردهای منطقه خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

گاز با نفت تفاوت دارد. پیش تر ایران چند میدان گازی کوچک و متوسط که بخش عمده گاز آن برای تزریق به میادین نفتی به منظور فشار افزایی بود. پارس جنوبی در سال ۱۹۷۱ شناسایی شد، ولی بهره برداری از ان در سال ۱۹۸۹، آغاز شد. پارس جنوبی با ۸ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان، بزرگ‌ترین میدان گاز جهان است. برای بهره برداری از این میدان در مجموع ۲۸ فاز تعریف شد که تاکنون ۲۰ فاز آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.

سهم گاز در سبد مصرف انرژی کشور در سال ۱۳۸۲ معادل ۱۲ درصد بود. امروز سهم آن ۷۵ درصد است. تقریبا ۹۰ درصد برق کشور با استفاده از گاز تولید می شود. در سال های اولیه بهره برداری از پارس جنوبی، دچار اشتباه محاسبه خطرناکی شدیم. در واقع اسیر تبلیغات خودمان از پتانسیل و ظرفیت بی پایان پارس جنوبی شدیم. بخش گاز، دیپلماسی گاز و صادرات و استفاده بهینه و منطقی از گاز، از اتاق های فکر به کف خیابان منتقل شد. نمایندگان مجلس، یکی بعد از دیگری برای جلب حمایت و کسب آرای حوزه نمایندگی، قول گاز کشی و انتقال گاز را می دادند. طبقه ۱۵ وزارت نفت، منطقه تردد نمایندگان مجلس برای کسب موافقت مقامات برای انشعاب گاز شده بود. طی دو سه دهه صدها هزار کیلومتر خط لوله در دور افتاده ترین نقاط کشور برای مناطقی با جمعیت اندک، لوله کشی گاز انجام شد. 

منابع گازی را این چنین به هدر دادیم. از سوی دیگر برای اداره و سر پا نگاه داشتن، صنایع انرژی طلب و در عین حال مستهلک و قدیمی، به ناچار بایستی از انرژی هزینه کرد. میزان گازی که برای تولید یک تن فولاد مصرف می کنیم، دو برابر متوسط جهانی است. به اعتقاد بنده تلاش برای افزایش عرضه، بدون مدیریت تقاضا، راه حل مشکل تراز گازی نیست. در حقیقت، بهینه سازی یعنی به هنگام سازی الگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجاد واحدهای فولاد سازی در دست صنعتگران کشور است. این ها یعنی تقاضای گاز در فرایندهای بعدی توسعه.

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

لگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایجلگوی توسعه صنعتی کشور. همین حالا حدود ۲۰۰ موافقت اصولی ایج

خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

خلیج فارس فاصله دارد.

*افزایش فشار برای تولید بیشتر گاز در ایران کماکان ادامه دارد و از بهینه سازی انرژی نیز خبری نیست،افزایش فشار بر زیرساخت ها برای تولید چه تبعاتی برای این صنعت دارد؟

 


لیست مقالات